Sonntag, 28. August 2016

استمداد خواهی مادر ابراهیم فیروزی نوکیش مسیحی زندانی

ابراهیم فیروزی متولد هشتم دی ماه هزارو سیصدو شصت و پنج در شهر همدان است که به اتهام ترویج مسیحیت دوران حبس غیر قانونی خود را سپری میکند.
وی چهارمین فرزند خانواده و اولین پسر خانواده بود و در دوران کودکی ابراهیم یکی از خواهرانش در حوادث جنگ کشته شد و ابراهیم در سن ۵ سالگی صاحب برادر دیگری شد،پدرش راننده کامیون بود و بیشتر روزها در سفر به سر می برد و تابستان و اعیاد او را هم همراه خود به شهرهای مختلف می برد.
ابراهیم دوران دبستان را در دبستان حافظ که واقع در خیابان شهدای همدان میباشد سپری کرد و دانش آموزی بسیار شلوغ اما درس خوان بود تا اینکه در کلاس چهارم ابتدایی پدرش در تصادف رانندگی فوت می شود.او دوران دبستان را با فراق پدر به آرامی گذراند،چند ماهی از دوره راهنمایی گذرانده بود که به علت مشکلات مالی تصمیم به ترک تحصیل گرفت و به شاگردی در صافکاری اتومبیل مشغول شد.
اما در سال تحصیلی جدید دلش برای مدرسه تنگ شده و تصمیم گرفت درس را ادامه بدهد و در کنارش شغل نیمه وقت نیز داشته باشد.
ابراهیم مجدد در مدرسه ثبت نام کرد و ۳ سال آینده را در مغازه تعویض روغنی که در کنار مدرسه راهنمایی اش بود مشغول به کار شد,وقتی مشتری نبود به درس هایش میرسید و تا عصر در مغازه کار میکرد,چون پدرش راننده کامیون بود تمامی افراد آن منطقه محبت خاصی به ابراهیم داشتند زیرا پدر ابراهیم را دوست میداشتند.
حقوقی که در مغازه تعویض روغنی میگرفت برایش کافی نبود برای همین بعد از ۳ سال از آنجا خارج شد و مشاغل مختلفی را امتحان کرد,از کار کردن در مغازه لوکس فروشی  تا کار کردن در کوره سرامیک سازی اما این مشاغل او را ارضا نمیکرد و نسبت به سابقه شغلی قبلی اش با چند نفر آشنا شده بود و در سن ۱۵ سالگی به سراغ شغل پدرش رفت ۳ سال به عنوان کمک راننده تریلی مشغول به کار بود و درآمدش در آن زمان برایش رضایت بخش بود اما چون گواهینامه رانندگی نداشت حقوقش را درست پرداخت نمی کردند.
در ۱۸ سالگی به دلیل نبود سرپرست کارت معافیت از خدمتش را در یک روز جمعه خاطره انگیز دریافت نمود مدتی بعد برادرش کودکی را پشت سر می گذاشت و احساس کرد خانواده اش به یک سرپرست نیاز دارد و به این دلیل تصمیم به تغییر شغل گرفت.
او که از کودکی فقر را چشیده بود و اکنون میتوانست درآمد مناسبی را کسب کند و وابستگی دوران نوجوانی اش نیز به خاطرات رفته بود از طریق شبکه های مسیحی ماهواره با مسیحیت آشنا شد.کش مکش های زیادی را طی کرد تا در نهایت ذکر مسیح را در قلب خود دریافت نمود و احساس میکرد دیگر آن انسان قبلی نیست و خداوند مسیر جدید و مهمی را برای او گشوده است.
تمام وقت ازاد خود را به مطالعه کتاب مقدس و بررسی مسیحیت پرداخت و عشق خدمت به خداوندش عیسی مسیح در او شعله گرفت.ابتدا با خرید انجیل و پخش آن در اطرافیانش آغاز نمود و مدتی بعد با جوامع مسیحی آشنا شد که بیشتر توانستند او را در این عشق یاری کنند.چون ابراهیم تا سوم راهنمایی درس خوانده بود امکان دانشگاه رفتن برایش نبود اما در دانشکده مجازی ۲۲۲  ثبت نام نمود و از این طریق توانست آموزش های فراوانی ببیند سپس با کانون یوحنای رسول در تهران آشنا شد و ۱ سال دیگر در این مدرسه کاتولیک تحصیل کرد تا اینکه در ۲۸ دیماه ۱۳۸۹  وزارت اطلاعات او را به دلیل توضیع انجیل و تشکیل کلیسای خانگی بازداشت و در نهایت به ۱۰ ماه حبس محکوم نمود.

ابراهیم پس از آزادی اولش از زندان رجایی شهر به محل کار قبلی اش باز گشت و همچنان به فعالیت های عقیدتی اش ادامه میداد و میدانست که مجدد او را بازداشت خواهند کرد اما به عشق خداوندش عیسی اعتقاد پیدا کرده بود.پیش بینی اش در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۳۹۱  تحقق پیدا کرد و ماموران وزارت اطلاعات او را در محل کارش بازداشت کردند و به جرم تبلیغ مسیحیت,۱سال زندان و ۲ سال تبعید به شهرستان سرباز واقع در استان سیستان و بلوچستان محکوم کردند.
اما این محکومیت ها وزارت را راضی نکرد و آنان دست به پرونده سازی با اتهامات سنگینتر زدند و در نهایت ۵ سال حبس در حکم بعدی از شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران گرفتند تا محکومیت هایی که میگیرند به وقت و هزینه ای که برای ابراهیم گذاشته بودند بی ارزد.
ابراهیم فیروزی در دادگاه ها خود را مسیحی نوکیش معرفی نمود و مدعی است که هیچکدام از قوانین جمهوری اسلامی ایران را زیر پا نگذاشته است و مخالفتی نیز با حکومت ندارد اما چون حکومت ایران سعی دارد جلوی پخش شدن انجیل نجات بخش را بگیرد با اتهامات نا روا و نا حق سنگ جلوی پای او میاندازند.اکنون حدود سه سال  از پرونده سازی سوم میگذرد و هنوز حکم ۵ سال بدوی وی معلوم نشده است و وی در زندان رجایی شهر مدت حبس غیر قانونی خویش را می گذراند.

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen