Mittwoch, 27. Juli 2016

روزنامه های تهران، از ایرانیان مهاجر تا جوانان دین گریز





کیهان ترافیک سنگین آخر هفته در مرز بریتانیا و فرانسه را در تیتر اصلی خود نقل کرده و آن را شاهدی بر بازگشت تیری خوانده که عرب به سمت جمهوری اسلامی پرتاب کرده بود.
به نوشته این روزنامه تندرو: تمام شواهد و مدارک نشانگر این است که تیری که غرب با راه‌انداختن غائله تکفیری‌ها به سمت نظام جمهوری اسلامی پرتاب کرد، اکنون کمانه کرده و درست به سمت غربی‌ها و صاحبان همان تکفیری‌ها بازگشته است.
برخی کشورهای اروپایی مثل فرانسه در کنار آمریکا و صد البته برخی مرتجعین عرب و ترکیه تکفیری‌ها را در منطقه جمع و در قالب گروه‌های تروریستی سازمان‌دهی کرده و آنها را به سمت سوریه و عراق اعزام کردند.
کیهان اضافه کرده: حملات تروریستی ماه‌های اخیر در فرانسه، بلژیک، آمریکا و اکنون در آلمان به خوبی این واقعیت را نشان می‌دهد که میلیون‌ها اروپایی و آمریکایی نیز حالا دیگر باید مثل مردم سوریه، عراق و یمن هر روز با ترس از خواب بیدار شوند و زندگی در سایه وحشت را تجربه کنند. امروز امنیت در غرب مدرن تبدیل به یک کالای نایاب شده است.
این گزارش به ده‌ها هزار نفر اشاره کرده که در شهر مرزی دوور به خاطر تشدید تدابیر امنیتی که به خاطر ترس از حملات تروریستی در فرانسه صورت گرفته، آواره و سرگردان کرده و شدت آن به حدی بود که هلی‌کوپترهای پلیس مجبور شدند هزاران بطری آب را بین مسافران گرفتار در ترافیک پخش کنند. مقامات انگلیس هشدار داده‌اند که این وضعیت ممکن است حالا حالاها ادامه داشته باشد.
فرهیختگان در گزارشی پیرامون حوادث اخیر اروپا با اشاره تیراندازی در مونیخ و پرونده یک جوان آلمانی ایران از قول دبیرکل شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور نوشته «پنج تا شش میلیون ایرانی خارج از کشور زندگی می‌کنند.» این رقم معادل هفت درصد جمعیت کشور اعلام است و نشان می دهد . روند مهاجرت ایرانیان در سال‌های اخیر بیشتر از گذشته شده و و به قول معاون پارلمانی وزیر خارجه این روند از سال ۸۸ شدت گرفته و ایرانیان بیشتری به کشورهای دیگر مهاجرت کرده‌اند.
این روزنامه با اشاره به ایرانیان مهاجر خصوصا در کشورهایی مانند آمریکا و کشورهای اروپایی که جمعیتی نخبه، دانشگاهی و فعالان اقتصادی اند نوشته: اما فجایعی مانند آنچه در مونیخ رخ داد می‌تواند شرایط را برای این افراد متفاوت از گذشته کند. در سال‌های اخیر اولین بار حادثه گروگانگیری در استرالیا برای ایرانیان تاثربرانگیز بود.
به نوشته فرهیختگان: گرچه بعد از حمله علی سنبلی جوان مسلح در مرکز خرید مونیخ، رئیس پلیس این شهر گفت پلیس آلمان هیچ‌گونه ارتباطی بین مهاجم و جامعه ایرانیان فرهیخته قائل نیست و کماکان نگاه مثبت به ایرانیان جاری و ساری خواهد بود نگرانی در میان ایرانیان مهاجر در اروپا شدت گرفته است به خصوص بین ایرانیانی که در سال های اخیر در آرزوی زندگی مرفه به این کشور اروپایی سفر کرده اند و هنوز پذیرفته نشده‌اند، از سوی شهروندان کشورهای میزبان نیز تحت فشار هستند.

۱۵۰ نفر با هم

پوریا عالمی در ستون طنز شرق با اشاره به سخن فرمانده انتظامی غرب که از دستگیری ۱۵۰ دختر و پسر در یک پارتی شبانه خبر داد نوشته: سه نفر برای من حکم تجمع خشونت‌آمیز دارد. بعد مردم ۱۵۰ نفری پارتی می‌کنند. به نظر من جای اینکه پلیس برود این جوانان را دستگیر کند، باید شبکه کودک و نوجوان با خاله شادونه برود سراغ این جوانان، چون معلوم است دلشان خیلی خوش است. والا. جشن تولد ۱۵۰ نفر؟ یعنی اگر پدر و مادر طرف هم دعوت بودند می‌شد تبدیلش کرد به مجلس عروسی.
طنزنویس شرق افزوده: به نظرم آمریکا هیچ کاری از دستش برنمی‌‌آید و به ما نمی‌تواند ضربه بزند. یعنی جای دستگیری این جوان‌ها، اگر شبکه خبر این دوستان را نشان می‌داد که تحت هر شرایطی، یعنی در تحریم، با برجام، بی‌برجام، پسابرجام و هر حالت دیگر، به پارتی مشغول هستند، کلا آمریکا و اروپا از فشار روی ایران دست برمی‌داشتند.
Image captionمبارزه با فساد - کارتون احمد رضا سهرابی، اعتماد

عدم محبوبیت دولت و مبارزه با فساد

کیهان در سرمقاله خود مدعی شده که در زمان بررسی نتایج انتخابات که اصلاح طلبان سخن از پیروزی این جناح می گفتند تصور نداشتند که به این زودی حقیقت آشکار می شود. تا آنجا که مراکز نظرسنجی داخلی و خارجی‌، آثار آن حوادث را چونان سونامی بر پیکر اعتبار آن جریان دانسته و قائل به کاهش شدید محبوبیت و مقبولیت آنان شدند. به‌عنوان نمونه، فیش‌های حقوقی نجومی، دست دولتمردانی را رو کرد که مدعی بودند گذشتگان غارت‌ها کرده‌اند و خودشان پاک‌دستند.
حسین شمسیان در سرمقاله این روزنامه تندرو روگردانی مردم از دولت روحانی را قطعی دیده و افزوده: دلیل برای رویگردانی، کارنامه تقریبا خالی و بی‌محتوای دولتی بود که با هزاران وعده رنگین به روی کار آمده بود. این کارنامه آنقدر خالی هست که کوچک‌ترین عملی در آن‌، باید هزار بار بزرگنمایی شود تا اندکی به چشم بیاید. اگر وزیری در ایام هفته دولت، به افتتاح «اتاق شیردهی کودک» در یک فرودگاه می‌پردازد، معلوم است چه کارنامه‌ای دارد و اگر دیگری به مراسم افتتاح چند مرکز درمانی می‌شتابد، طبیعی است که برای بزرگ دیده شدن، دستاورد همه سال‌های پرشکوه پس از انقلاب را انکار کند.
در پایان این مقاله امده: مدعیان زیرکی و سیاست غیر الهی در موارد بسیاری از دوقطبی‌سازی در جامعه حداکثر بهره‌برداری را می‌کنند. دوقطبی‌سازان می‌کوشند مردم را متقاعد کنند که باید از ترس آن جریان نامطلوب به دیگری که آن نیز نشان داده است قابل اعتماد نیست پناه برد! حال آنکه خداوند هیچ‌گاه مومنین را بی‌پناه و ناگزیر بین دو «بد» رها نمی‌کند.
اعتماد در سرمقاله خود با عنوان محک تجربه مبارزه با فساد نوشته: قضیه فیش‌ها موجب شد كه برخی رسانه‌های اصولگرا از نوع تندروهای آنان خیلی ذوق‌زده شده و به قول معروف علیه دولت دور بردارند، ولی در همین فاصله دو اتفاق جالب افتاد و نشان داد كه در‌های این رسانه‌ها همچنان بر پاشنه سابق می‌گردد و نباید انتظار داشت كه در مبارزه با این موارد جدی باشند.
نخستین مورد مربوط به پرونده یك آقازاده است كه رقم بسیار كلانی برنج از دولت خریداری كرده است و فرصتی گرفته تا پول را مسترد دارد و برای این كار ملك چند میلیاردی پدرش را وثیقه این بدهی قرار داده است ولی حالا به قول معروف دبّه درآورده و مدعی است كه برنج‌ها را گران خریده است.
اعتماد با اشاره به دفاع و حمایت چند رسانه اصولگرا از آقازاده به مورد دوم پرداخته: نوشتن چك از سوی سعید مرتضوی به حساب بابك زنجانی با رقمی معادل دو میلیارد ین ژاپن اضافه‌تر بر مبلغ قرارداد است. در گزارش به نقل از وكیل شاكیان آمده است كه:«در قرارداد عدد ٨٠ میلیارد ین ژاپن تعیین شده اما رقم چك‌های صادرشده ٨٢ میلیارد ین است؛ یعنی در همین مرحله هم دو میلیارد بیش از آنچه لازم بوده، از حساب سازمان تامین اجتماعی چك صادر شده؛ ببینید ما اینجا با به‌خطر انداختن منافع گروه زیادی از مردم كشور روبه‌رو هستیم.
اعتماد نوشته: اینكه به‌راحتی دو میلیارد ین بیشتر از آنچه حتی در قرار بین دو نفر هم گذاشته شده، خرج می‌شود. آقای مرتضوی گفته‌اند كه من خسته بودم و آخر شب بود؛ بنابراین سهو قلم پیدا كردم. اما شما فكر كنید كه این سهل‌انگاری در یك مورد فقط دو میلیارد ین از داشته‌های بیمه‌شدگان را بر باد داده است. اما مساله اصلی اصولگرایانی است كه موضع ضد فساد می‌گیرند و نسبت به فیش‌های حقوقی كه حداقل از منظر رسمی قانونی بوده‌اند، معترض هستند ولی در برابر این تخلفات سكوت پیشه می‌كنند، سهل است كه در مقام ماله‌كشی و دفاع از فساد برمی‌آیند.

زبان گویای دولت كجاست؟

محمدعلی ابطحی در مقاله ای در پیش بینی کرده حسن روحانی در انتخابات آینده ریاست جمهوری رقیبی نخواهد داشت و بیشترین ارا را کسب می کند اما تاکید کرده: صرف باور به كسب اكثریت مطلق آرا از سوی حسن روحانی، نه‌تنها كافی نیست بلكه اگر فكر جذب آرا را از اذهان دور كند، جرم نیز هست. قابل قبول نیست كه مجموعه‌ای از دولتمردان با شعار اینكه تو بهترین هستی، از جذب آرای مردم غافل شوند.
این فعال سیاسی پیشنهاد کرده: بیان مشكلات دولت با مردم است؛ مشكلاتی كه اگر همچنان تداوم یابد به معضلی بزرگ برای دولتمردان تبدیل خواهد شد. مشكلی كه به این معنا نیست كه در مقام حل آن تنها به قرائت بیانیه رییس‌جمهور اكتفا شود. پس در این بین نقش وزیران كابینه چه می‌شود؟ آنان چرا باید عرصه را خالی كنند در حالی كه می‌توانند به‌خوبی از عملكرد دولت دفاع كرده و در برابر همه اتهاماتی كه به كل كابینه زده می‌شود، پاسخ‌های مناسب دهند؟ آن هم در شرایطی كه فضای مجازی به‌شدت در اختیار مخالفان دولت قرار دارد و امكانات رسانه‌ای گسترده‌ای نیز برای آنان مهیا است.
مقاله اعتماد به این جا رسیده که: مورد دیگر، حل حواشی و شایعات پیرامون است. شاید اینجا تنها موردی باشد كه رییس‌جمهور خود باید وارد عرصه شود و حواشی و شایعات مطرح شده طی چند وقت اخیر را با مردم مطرح سازد. همانطور كه خود رییس جمهور عنوان داشته‌ كه باید در بیان پاره‌ای از مسائل لكنت زبان را كنار گذاشت، پس انتظار هم این است كه صریح‌تر و شفاف‌تر وارد گود شود و اگرچنانچه چنین مسائلی را قبول ندارد، با مردم در میان بگذارد.
Image copyrightIRAN
Image captionرویای صلح - کارتون جمال رحمتی، ایران

برخورد حکومت با جوانان

اعتماد در سرمقاله به اخبار تازه درباره خبرهای تازه از هنجارشکنی جوانان ایران پرداخته و نوشته:عملكرد یك حكومت بیشترین تاثیر را در جذب یا دفع نسل جوان دارد و طبعا كاركرد یك حكومت به نام دین، می‌تواند گرایش به دین را در این نسل تقویت یا تضعیف كند. اگر قادر به تامین معیشت مردمش باشد و نسل جوان را از نظر حل مسائل عادی مورد نیازش اقناع كند، حتما گرایش به ارزش‌های مورد قبول خود را تسهیل خواهد كرد اما وقتی نسل جوان در عمل شاهد تامین نیازهای اولیه خودش نیست و همزمان در معرض معرفی و تبلیغ الگوهای فرهنگی و سبك زندگی دیگران قرار دارد، طبیعی است كه از ما فاصله بگیرد.
به نوشته این مقاله: جوانی را فاصله میان شروع بلوغ جنسی تا پایان حل مشكلات مربوط به كار و مسكن و ازدواج تعریف كرده‌اند و این در كشور ما یعنی بخش بسیار بزرگی از جمعیت. جمعیتی كه در سن ١٢ تا ٣٢ سالگی قرار دارد، آنقدر در وضعیت كشور تاثیرگذار است كه نمی‌توان از آن غافل بود ولی متاسفانه نوع برخورد ما با این نسل به گونه‌ای است كه نه «دست پر» داریم و نه «روی گشاده» و به همین دلیل، بخشی از جامعه جوان ما به لجبازی و حركت‌های اعتراضی ضدفرهنگی روی آورده است و عمدا به‌گونه‌ای عمل می‌كند كه با هنجارهای مورد قبول جامعه و به‌خصوص حكومت در تعارض باشد.
خلاصه مقاله اعتماد این که نسل جوان امروز ایران خیلی بدشانس است. نسل پیشین وقتی می‌خواست با جامعه و حكومت و مدرسه و خانواده درگیر شود سر از كتابخانه و مسجد و محافل مبارزاتی در می‌آورد ولی این نسل در اعتراض به وضع موجود، به سوی مسائلی می‌رود كه پیش و بیش از دیگران، به خودش ضرر می‌زند و از هویت اش فاصله می‌گیرد. با این حال نسل پیشین مقصرست یا این نسل دین‌گریز كه هر روز از گذشته دورتر می‌شود؟
شهروند در مقاله ای با عنوان «اگر تلگرام نبود» به پژوهشی از موسسه ایسپا اشاره کرده که نشان می‌دهد حدود ٥٣‌درصد مردم عضو این شبكه‌ها هستند. به‌طور قطع در فاصله ٨ ماه گذشته تا امروز این رقم بیشتر هم شده است. حدود ١٨‌درصد از این افراد پاسخگو بی‌سواد و كم‌سواد بودند و موضوعا قادر به استفاده از این شبكه‌ها نیستند و نزدیك به ٢٣‌درصد نیز روستایی و تعداد قابل توجهی نیز پیر و فرتوت بودند كه این افراد تا حدی خارج از مقوله استفاده از این شبكه‌ها قرار دارند. ‌درصد عضویت در این شبكه‌ها برای افراد زیر ٣٠‌سال حدود ٧٢‌درصد است و در افراد تحصیلكرده بالاتر از دیپلم به بیش از ٧٥‌درصد می‌رسد.
این روزنامه نتیجه گیری کرده که: مهم‌ترین نیاز و به تعبیری کمبود ارتباطی جامعه ما، شاد بودن و خندیدن است، البته نیازهای اقتصادی و اجتماعی مهم‌تر است ولی تأمین آنها از طریق شبكه‌های اجتماعی میسر نیست. این نشان می‌دهد كه صداوسیما یا رسانه رسمی كشور در درجه نخست قادر به شاد كردن و خنداندن مردم نیست. در درجه دوم قادر به تأمین نیازهای سیاسی آنان شامل تحلیل و خبر نیست و این دو نیاز را مردم به واسطه شبكه‌های مجازی تأمین می‌كنند.
به نوشته شهروند: ارتباطات خانوادگی نیز به نحو موثری از این طریق تأمین می‌شود البته صداوسیما نمی‌تواند این نقش را ایفا کند ولی شبکه‌های اجتماعی نقش بسیار موثری در افزایش روابط خانوادگی دارند. اگر این شبكه‌ها و به‌طور مشخص تلگرام نبود، امروز مردم ما غمگین‌تر و اخموتر و نیز ناآگاه‌تر به لحاظ سیاسی و دارای ارتباطات كمتر خانوادگی بودند!

آتش بر جان آب

قاسم تقی‌زاده‌خامسی در مقاله ای در شرق نوشته: برخی سنگ‌نوشته داریوش را که در آن خشک‌سالی و دروغ دو عامل ناامنی کشور قلمداد شده است، بهانه کرده‌‌اند تا دوره هشت‌ساله‌ای که آتش بر جان آب افکنده شد و بحران آب را یکی از تهدیدات جدی کشور کرد، پنهان کنند به این امید که سابقه خشک‌سالی این سرزمین دوهزارو٥٠٠ ساله جلوه کند! هشت‌سالی که ٧٠ میلیارد مترمکعب آب شیرین فسیلی هزاران‌ساله ایران با توجیه ایجاد شغل برای کشاورزان، فدای تولیدی شد که یا کشاورز انگیزه برداشتن آن محصول را نداشت یا سودش نصیب دلالان و واسطه‌گران شد و دودش در چشم روستا‌نشینان رفت!
مدیرعامل پیشین آب منطقه‌ای تهران در این مقاله ضمن تاکید بر این که کشور از «حکمرانی خوب» در مقوله آب محروم شده نوشته: کشورهای همسایه برای جمع‌آوری آب تلاش می‌کنند و بیش از ما آب‌های رفته را به جوی خود برمی‌گردانند. اینها در کنار آمار و ارقام تأسف‌بارتر نشانگر تهدیدی جدی است که همه آن را حس می‌کنند؛ اما چرا مردم نسبت به آن حساسیت نشان نمی‌دهند و هرچه مسئولان ذی‌ربط تلاش می‌کنند، نتیجه عکس می‌گیرند؟
مقاله شرق به این جا رسیده که: اگر در جامعه‌ای احساس زوال اجتماعی حاکم شود، «انفعال» و «تقدیرگرایی» جای خود را به «اعتماد» می‌سپارد و هرچه برای کاهش مصرف آب و برق استمداد می‌طلبند کمتر لبیک می‌شنوند؛ سکوتی که فضای ادراکی جامعه از «همراهی» با آنان را نشان می‌دهد. درست مانند روزهای تعطیل که هرچه پیام داده می‌شود جاده‌ها شلوغ است و گنجایش سفر ندارد، شهروندان کار خود را می‌کنند حتی اگر مسیر چهارساعته را در٢٠ ساعت طی کنند! این را می‌توان به افزایش کنش امیال فردی نسبت به جمعی تعبیر کرد.

منازعه روپوش سفیدها و هنرمندها

شرق در گزارشی نوشته: بحث‌های پیش‌آمده بعد از پرونده پزشكی عباس كیارستمی، بار دیگر مطرح شد.بعد از مسائل مطرح‌شده پیرامون پرونده پزشكی عباس كیارستمی، كارگردان شناخته‌شده ایرانی كه واكنش‌هایی را به‌دنبال داشت و حتی برخی از چهره‌های هنری و سینمایی از بی‌توجهی نسبت به درمان این كارگردان انتقاد كرده بودند، حاشیه‌هایی به‌دنبال داشت و برخی از پزشكان نیز واكنش‌هایی نسبت به این جریان نشان دادند اما در یكی، دو روز گذشته این مسائل ابعاد دیگری هم داشته و حتی اخباری غیررسمی در شبكه‌های اجتماعی منتشر شد.
گزارش با اشاره به شنیده هایی که در کانال تلگرام نقل شد که نشان می داد بیانیه صنفی تندی از سوی جراحان آماده شده بود تا از این پس رسما هیچ هنرمندی مورد عمل جراحی قرار نگیرد كه با پادرمیانی وزیر بهداشت و پس از یك جلسه طولانی، این بیانیه منتشر نشد نوشته: در همین زمان بود كه خبرهای دیگری نیز در شبكه‌های اجتماعی منتقل می‌شد. در این خبرها عنوان شده بود كه نیما طباطبایی، كارگردان «من ناصر حجازی هستم»، دچار عارضه مغزی شده و با وجود مراجعه به بیمارستان، جراحی او با حاشیه همراه شده و در نهایت به بیمارستان دیگری منتقل شده است.
Image copyrightHAMDELI
Image captionلباس ورزشکاران - کارتون احسان گنجی، همدلی
در گزارش شرق جزییات حادثه در شرق کشف می شود که مستندساز جوان که دچار عارضه مغزی در بیمارستانی در تهران بستری شده و قرار عمل جراحی وی گذاشته شده اما بعد از دور و بدون این که هیچ معالجه ای روی وی صورت گیرد . هنرمندان و بستگان این مستند ساز خواستار جلسه ای با وزیر بهداشت و مدیران بیمارستانی شده اند که از عمل جراحی این هنرمند خودداری کرده است.

ترامپ نفوذی دولت اعتدال

پیمان مقدم در ستون طنز روزنامه ایران نوشته: تا این لحظه گمان می‌کردیم استاد دونالد ترامپ نامزد ریاست جمهوری امریکا خانه پرش یک بازرگان یا تاجر پولدار معروف است که حالا هوس کرده جا پای بزرگان بگذارد و سکاندار هدایت امریکا شود اما خب همچون همیشه در جهل مرکب بودیم شدید! جدیدترین مواضع آقا ترامپ درباره برجام ثابت می‌کند که یا ایشان نفوذی دولت اعتدال است یا دولت اعتدال نفوذی ایشان در ساختار مدیریت کشور.
به نوشته این طنزنویس: عمودونالد فرموده اند: «مطلقاً هیچ چیز از برجام گیر ما نیامد» خب لابد مستحضر هستید که دلواپسان به پرچمداری روزنامه وزین توپخانه علاقه شدیدی به بازی با این کلمه «هیچ» دارند. یعنی چپ می‌روند و راست می‌آیند و این هیچ را در فرق ما و جناب ظریف و حامیان دولت اعتدال می‌کوبند که حاصل برجام برای ایران هیچ است.
ستون طنز روزنامه ایران پرسیده: ظریف نفوذی ترامپ است یا ترامپ نفوذی ظریف؟ نمی‌شود که هم دلواپسان و هم عموترامپ از یک توافق ناراضی باشند... هیچ دلواپسان حقیقت دارد یا هیچ ترامپ و اذنابش؟ -نکند هیچ ما پوچ است و هیچ آنها کلم پیچ؟
اگر دولت اعتدال نفوذی آقا ترامپ باشد آیا نتیجه انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ باطل می‌شود و در چند ماه باقیمانده روزنامه همشهری دوباره درباره گل و بلبل بودن اوضاع پایتخت گزارش منتشر می‌کند یا همچنان موج تازه حمله این رسانه به دولت ادامه خواهد داشت؟

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen