Mittwoch, 18. Oktober 2017

آزادی ۳۶ زندانی توسط زوج گمنام نیکوکار اهل کرج


زوج نیکوکار البرزی پس از انتشار سرنوشت یک زندانی درصفحه حوادث «ایران» که بیست سال از عمرش را پشت میله‌های زندان گذرانده است، در اقدامی خداپسندانه با پرداخت بدهی زندانی قدیمی و 36 زن و مرد بدهکار زندانی، اوج شکوه انسانیت را به تصویر کشیدند. این در حالی است که زوج نیکوکار در فراخوانی کشوری اعلام کردند به حرمت ایام شهادت امام حسین، 36 زندانی دیگررا آزاد خواهند کرد تا تعداد زندانی‌های آزادشده به 72 تن برسد. ر. ف و همسرش سیده م. ح که پیش از این نیز با همراهی گروه جویندگان عاطفه روزنامه ایران، مقدمات آزادی صدها زندانی بدهکار را فراهم کرده و در شب عروسی دخترشان با پرداخت دیه یک مرد اعدامی دعای خیر او را همراه کاروان شادی عروس کرده بودند بار دیگر با فرستادن نماینده خود به دفتر دادستان کرج، مقدمات آزادی 36 زندانی ناامید و چشم انتظار رافراهم کردند.
 
زوج بی‌ادعا که هیچگاه حاضر به افشای نام و هویت خود نشده‌اند ضمن سپاس از پروردگار که فرصت چنین ثوابی را به آنها عنایت کرده است دراین راه از همکاری و همراهی قاضی احمد فاضلیان- رئیس کل دادگستری استان البرز-قاضی حاجی رضا شاکرمی- دادستان عمومی و انقلاب کرج- و مرندی -رئیس انجمن حمایت از زندانیان البرز- قدردانی کردند. ر. ف در گفت‌و‌گوی اختصاصی با خبرنگار حوادث «ایران» گفت: خدا را شاکرم و سجده شکر به جا می‌آورم که آزادی زندانیان در بند وگرفتار را در روزی‌ام قرار داده است.امیدوارم همواره این فرصت و شانس بزرگ را برای کمک به انسان‌های درمانده داشته باشم. چرا که همواره موجب آرامش و برکت زندگی‌ام بوده و به زنده بودنم و تلاش برای کسب درآمد پاک و حلال انگیزه و شوق می‌دهد.وی درخصوص نحوه انتخاب زندانی‌ها گفت: نذر آزادی زندانیان نیتی پاک و تقدیم به پیشگاه ائمه است چرا که گاهی یک زندانی ناخواسته مرتکب جرم عمد می‌شود یا در طول مدت حبس دچار تحول و تغییر روحیه یا شیوه رفتاری شده و به درگاه خداوند توبه می‌کند. به همین دلیل نمی‌توان بخشایش پروردگار را نادیده گرفت و مانع آزادی کسی شد که امیدواری به یک معجزه سرتا پای وجودش را فرا گرفته است.نیکوکار بی‌ادعای البرزی خاطرنشان کرد: برایم مهم نیست که زندانی گرفتار اهل کدام شهراست.بلکه هدفم رضای خداست و خوشحالم که در این مسیر همواره همسرم در کنارم بوده و با حمایت ایشان تعداد زیادی از زندانیان بدهکار نزد خانواده‌هایشان بازگشته‌اند تا دعای همسر و فرزندانشان ضامن سلامت و سعادت‌مان شود.
 گفت‌و‌گو با سید بابا
صبح دیروز «سید بابا» را با لباس زندان به دفتردادستان کرج منتقل کردند.این مرد حدود بیست سال قبل ودرجریان کشمکش خانوادگی، ناخواسته مرتکب قتل همسرش شده بود. اما پس ازصدورحکم قصاص، فرزندانش ازقصاص او گذشت کردند. اما پدر و مادرزنش دیه خواستند. به همین خاطراو به پرداخت 35 میلیون تومان دیه محکوم شده بود ولی به‌دلیل ناتوانی درپرداخت سال‌ها پشت میله‌های زندان مانده بود. دیروز سیدبابا، مثل همیشه درسلول تنهایی‌اش نشسته بود و بی‌خبر از آنچه دست تقدیربرایش رقم زده، به خواب شب قبل فکر می‌کرد. تا اینکه یکی ازمأموران زندان سراغش رفت و او را همراه خود از زندان به دفتر دادستان کرج انتقال داد. او پس‌از دقایقی گفت‌و‌گو با مسئولان قضایی وتشریح بخشی ازسرنوشت غم انگیز زندگی‌اش، بی آنکه بداند دعاهایش مستجاب شده است، نامه‌ای را از «اورعی» رئیس دفتر دادستان کرج دریافت کرد. وقتی نامه آزادی پیرمرد را به دستش دادند وی که زبانش بند آمده بود با چشمانی اشکبار گفت: «دیشب خواب آزادی را دیدم. داشتم از سالن بیرون می‌آمدم و همبندی‌هایم بدرقه‌ام می‌کردند. از صدای گریه خودم بیدار شدم. و...»سید بابا می‌خندید و گریه می‌کرد. پیرمرد که باور نمی‌کرد پس از 20 سال حبس، آزاد شده است با شرمساری گفت: «می‌دانستم بالاخره خدای مهربان صدای این بنده ناچیز و گنهکارش را هم درکنج سلول زندان می‌شنود. به همین خاطر از دعا دست برنداشتم تا اینکه بالاخره خداوند، فرشته آزادی را به سراغ من هم فرستاد.» او ادامه داد: «چند روز اول را به خانه فرزندانم می‌روم. شنیده‌ام صاحب چند نوه هستم اما آنها را ندیده‌ام. ولی پس از چند روز زحمت را کم می‌کنم. یکی از مددکاران زندان به من قول داده تا به‌عنوان نگهبان در باغ یکی از دوستانش به من کارومحل زندگی بدهد. ضمن اینکه برای آزادی نذر کرده بودم یک هفته در مسجد جمکران زانو بزنم و برای خودم و گرفتاران وزندانی‌ها دعا کنم. و....»
شادی کودک معلول با آزادی پدر
زوج نیکوکاردیروز35 زندانی دیگررا هم آزاد کردند. یکی از آنها زندانی 51 ساله‌ای بود که 4 ماه پیش به خاطر 8 میلیون و 700 هزار تومان بدهی زندانی شده بود. مددکار زندان می‌گوید: «زندانی دارای یک دختر معلول است که در غیاب پدرش مدام بهانه گرفته و اطرافیانش را به ستوه آورده بود. به طوری که چند بار همسایگان با زندان تماس گرفته وخواستارمساعدت مسئولان برای آزادی‌اش شده بودند. تا اینکه بالاخره با کمک زوج نیکوکار، حکم آزادی‌اش را گرفت.»
تعبیر رؤیای پیرزن
کارگر 44 ساله که 2 سال پیش از همسرش جدا شده و 2 فرزند دارد بهار امسال به خاطر یک میلیون و 600 هزار تومان نفقه به زندان افتاده بود. تا اینکه مدتی بعد با صدور اجراییه دادگاه خانواده به پرداخت 4 میلیون تومان مهریه نیز محکوم شد. با افزایش مبلغ بدهی‌اش، ناامیدانه رؤیای بازگشت به خانه را به فراموشی سپرده بود. چرا که پس از طلاق همسرش، با دست خالی و سرافکنده، سربار مادر شده بود و پیرزن توانایی پرداخت بدهی و آزادی پسر زندانی‌اش را نداشت. ولی مادر در خواب یک بانوی سبزپوش را دیده بود که به او مژده آزادی پسرش را داده بود.بالاخره هم خوابش تعبیرشد.
زندان به خاطر درگیری با مزاحم
5 سال پیش کارگر یک شرکت حمل و نقل بود که همسرش تصمیم به جدایی گرفت. پس از طلاق وبه خاطرتنها شدن دخترانش سعی داشت با چنگ و دندان از حریم خانواده‌اش محافظت کند که متوجه مزاحمت‌های مردی ناشناس شد.سرانجام مرد میانسال پس ازیک درگیری شدید راهی دادگاه شد تا اینکه به خاطر 5 میلیون تومان دیه بازداشت و زندانی شد.اما اونیزبا کمک نیکوکاران آزادشد.
باربری با مدرک کارشناسی
جوان 30 ساله که با مدرک تحصیلی کارشناسی مدیریت، به‌عنوان باربر مشغول به کار بود یکی دیگرازمحکومانی بود که اززندان آزاد شد.او چند ماه قبل به‌دلیل اختلاف‌های خانوادگی و پس ازدرخواست مهریه همسر عقدی‌اش، روانه زندان شده بود. وی دارای پدر و مادری سالخورده است که تـــوانایی پرداخت 5 میلیون تومان پیش قسط مهریه عروسشان را نداشتند. با این حال اونیزدیروزبا دریافت ورقه آزادی‌اش راهی خانه شد.
آزادی 7 زندانی مهریه
 کارگر 38 ساله وپدر یک فرزند خردسال، راننده مسافربر 37 ساله، کشاورز 28 ساله، مرد نقاش ساختمان 44 ساله، جوشکار ماهر 42 ساله، هنرمند نقاش 58 ساله و یک راننده تاکسی 38 ساله که هر یک محکوم به پرداخت مبلغ 5 میلیون تومان پیش قسط مهریه بوده‌اند نیز با صدور چکی از سوی نیکوکار البرزی آزاد شدند. در پرونده همه این زندانیان قید شده که هیچ یک دارای سابقه کیفری نبوده‌اند و فاقد مسکن شخصی، خودرو و اموال منقول و غیرمنقول هستند.
رهایی مستأجربدهکار
مرد 47 ساله‌ای نیز که از 3 ماه پیش به خاطر یک میلیون و 44 هزار تومان بدهی به صاحبخانه‌اش در حبس به سر می‌برد در فهرست زندانیان آزاد شده از سوی زوج نیکوکار البرزی قرار گرفت. وی که نتوانسته بود بموقع اجاره خانه‌اش را بپردازد با حکم دادگاه روانه زندان شده بود.
زن سرگردان چشم انتظار مهریه
یک زندانی مهریه نیز محکوم به پرداخت 14 سکه طلا بابت کل مهریه همسرش بود. او دو سال قبل طلاق گرفته اما قادر به پرداخت بدهی‌اش نبود. همسر وی نیز به‌دلیل وضعیت نامناسب مالی و تهیه ودیعه مسکن نیاز به دریافت مهریه‌اش داشت تا از سرگردانی رهایی یابد. این مرد برای رهایی از زندان نیاز به 6 میلیون تومان داشت که با پرداخت مبلغ مورد نظر ورقه آزادی‌اش صادرشد.
پایان تنهایی همسر معلول و 2 فرزند
یکی دیگراززندانی‌ها مردی بود که به خاطر بی‌احتیاطی در رانندگی و وارد کردن صدمه بدنی غیرعمدی، به پرداخت 8 میلیون و پانصد هزار تومان دیه محکوم شده بود. این زندانی 31 ساله که صاحب 2 فرزند خردسال است همسری معلول دارد ودرخانه‌ای اجاره‌ای زندگی می‌کنند. این کارگر تعویض روغنی هم امیدی به پرداخت دیه و آزادی‌اش نداشت که دراوج ناامیدی راهی خانه شد.
آزادی مرد افغان
مرد 36 ساله افغان که نصاب کابینت است به خاطر خرید چوب برای انجام کار، 760 هزار تومان بدهکار شده و به زندان افتاده بود که اونیزآزاد شد.
همسرم طاقت بیکاری‌ام را نداشت
یکی دیگراز زندانی‌های آزادشده که به خاطر ناتوانی درپرداخت مهریه و نفقه 3 فرزندش درحبس بود 4 میلیون و 700 هزار تومان به همسرش بدهی داشت.
اوکه جانبازجنگ تحمیلی است، گفت: «در ستون فقراتم یک ترکش از دوران جنگ به یادگار مانده و به همین دلیل قادر به انجام کارهای سنگین نیستم.
سال‌ها به‌عنوان راننده با ماشین دوستم کار می‌کردم و هزینه‌های خانواده‌ام را از این راه تأمین می‌کردم. اما خودرو که توسط مالکش به فروش رفت همسرم طاقت بیکاری و بی‌پولی مرا نیاورد و حق و حقوقش را به اجرا گذاشت.»
مژده آزادی درخواب
دستفروش بود و مادرش برای اینکه وسیله کسب روزی او را فراهم کند ناچار به قرض شد. متولد 73، مجرد و بدون سابقه کیفری و یتیم است. او پس از فوت پدر، کفالت مادرش را به عهده گرفت و شهریور امسال به خاطر 5 میلیون و 330 هزار تومان بدهی راهی زندانی در کرج شد. می‌گفت: پدرش را در خواب دیده بود که به او مژده آزادی می‌دهد.
آزادی پدردوقلوهای بیمار
زندانی 40 ساله که پدر 3 فرزند است به خاطر بیماری فرزندان دوقلویش مجبور به قرض شد اما وقتی نتوانست بدهی‌اش را بپردازد ازسوی طلبکارش به زندان افتاد.تا اینکه با پرداخت بدهی‌اش راهی خانه شد.

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen