Donnerstag, 19. April 2018

صدور پنج حکم اعدام در دو پرونده جداگانه

خبرگزاری هرانا – سه متهم با اتهام “محاربه از طریق شرکت در سرقت‌های مسلحانه از بانک‌ها” در شعبه اول دادگاه انقلاب شیراز به اعدام محکوم شدند. در خبری دیگر، برای دو متهم به قتل کارمند بانک در کرج حکم اعدام صادر شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایران، ۳ متهم به سرقت مسلحانه از چند بانک در شهرهای شیراز، اصفهان و فلاورجان توسط شعبه اول دادگاه انقلاب شیراز به اعدام محکوم شدند.
براساس پرونده‌های اتهامی، برخی از اعضای باند علاوه بر سرقت از بانک‌های شهرهای مختلف، جرایم دیگری از جمله قاچاق مواد مخدر و سرقت محموله‌هایی از گوشی‌های تلفن همراه داشته‌اند؛ متهم ردیف اول که با عنوان «ک. ق» ۴۸ ساله معرفی شد به‌ عنوان محاربه از طریق مشارکت در سرقت‌های مسلحانه از بانک‌های صادرات شیراز شعبه مشیرنو، مشارکت در سرقت مسلحانه گوشی‌های تلفن همراه با مشارکت سایر متهمان، مشارکت در سه فقره سرقت مسلحانه از بانک تجارت شعبه شهید رجایی شیراز در سال ۸۸، سرقت از بانک ملت شعبه عشق آباد اصفهان و سرقت از بانک صادرات شعبه زفره فلاورجان تحت تعقیب بوده است.
متهم ردیف دوم به نام «ر.ب» ۴۳ ساله متهم به محاربه از طریق شرکت در سرقت مسلحانه از بانک صادرات شعبه فرزدقی، بانک رفاه شعبه تختی، بانک تجارت شعبه امیرکبیر، بانک مهر اقتصاد شعبه بنی هاشمی و بانک صادرات شعبه مشیر نو شناخته شده است. نفر سوم به نام «ب.گ» ۴۳ ساله از طریق مشارکت در یک فقره سرقت مسلحانه از بانک صادرات شعبه مشیر نو تحت تعقیب بوده است.
متهم ردیف چهارم «ف.غ» ۴۶ ساله متهم به محاربه از طریق مشارکت در سه فقره سرقت مسلحانه از بانک تجارت شعبه شهید رجایی در سال ۸۸، بانک ملت شعبه عاشق آباد اصفهان در سال ۸۸ و بانک صادرات شعبه زفره فلاورجان و مشارکت در سرقت مسلحانه تلفن همراه شناخته شده است.
نفر پنجم «م.ق» ۵۸ ساله متهم به محاربه از طریق مشارکت در یک فقره سرقت مسلحانه از بانک صادرات شعبه زفره فلاورجان است.
و در نهایت متهم ردیف ششم «ح.ص» به اتهام نگهداری موادمخدر تحت تعقیب بوده که بر اساس رأی صادره از شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی شیراز ۳ نفر از اعضای اصلی باند متهمان «ک.ق»، «ر.ب» و «ف.غ» به اتهام شرکت در سرقت‌های مسلحانه متعدد بانک به اعدام محکوم شدند.
علاوه بر این مجازات متهم «م.ق» به اتهام محاربه در یک فقره سرقت مسلحانه به ۱۵ سال و یک روز زندان و متهم «ح.ص» به اتهام نگهداری موادمخدر و ارتباط با اعضای باند به ۵ سال زندان، ۷۴ ضربه شلاق و جزای نقدی محکوم شده‌اند که این احکام در دیوان عالی کشور قابل فرجام خواهی است.
متهم «ک.ق» براساس پرونده در سال ۸۸ در دو فقره سرقت مسلحانه از بانک‌های اصفهان نقش داشته و به اتفاق یکی از اعضای باند از شیراز با خودرویی به اصفهان رفته است. این متهم در ۲۹ بهمن ۸۸ به همراه یک محکوم به اعدام دیگر در حالی که سلاح جنگی کلاشنیکف و کلت کمری به همراه داشته‌اند به بانک صادرات شعبه فرزدقی شیراز دستبرد زده‌اند. در ۱۸ اسفندماه همان سال این دو متهم با نقشه قبلی با سر و صورت پوشیده و مسلح به کلاشنیکف وارد بانک رفاه تختی شیراز شده‌اند. در ۲۵ فروردین ۸۹، به بانک تجارت شعبه امیرکبیر شیراز رفته و با  همدستش مبلغ ۴۵ میلیون و ۶۲۰ هزار ریال به سرقت برده‌ و متواری شده‌اند. او پس از ۱۰ ماه در ۲۸ بهمن ۸۹ به قصد سرقت مسلحانه بانک مهر اقتصاد شعبه بنی هاشمی شیراز به همراه محکوم به اعدام دیگر «ر.ب»  از بانک سرقت کرد. در ۱۰ بهمن ۹۰ نیز  از بانک صادرات مشیر نو شیراز سرقت مسلحانه کردند.
همچنین متهم «ک.ق» به همراه اعدامی دیگر «ف.غ» در حالی که ملبس به لباس نیروی انتظامی بودند، خود را مأمور معرفی کرده‌اند و با تهدید راننده‌ای اقدام به سرقت محموله تلفن‌های همراه وی کرده‌اند و ۲ هزار و ۵۵۳ گوشی را به سرقت برده‌اند. در تاریخ ۱۴ دی ماه ۹۲ هم با انجام اقدامات پلیسی، مخفیگاه سردسته این باند به نام «ک.ق» در منطقه سلطان آباد شناسایی شد. در بازرسی از مخفیگاه وی، دو قبضه سلاح کلاشنیکف و یک قبضه سلاح کلت کمری، ۱۰۶ عدد فشنگ جنگی و تعدادی تفنگ شکاری کشف شد. با دستگیری این متهم، تلاش‌ها برای شناسایی مخفیگاه سایر متهمان هم آغاز شد که در نهایت همگی دستگیر شدند.

صدور دو حکم اعدام برای متهمان پرونده قتل کارمند بانک

به گزارش ایران، مرد مالباخته‌ای که با همدستی دوستش شبانه به سراغ کارمند شعبه مؤسسه مالی اعتباری آرمان در کرج رفته و پس از مشاجره شدید با او دست، پا و دهان این کارمند را بسته و گریخته بودند، صبح دیروز با حکم قضات شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز به اتهام مشارکت درقتل عمد به اعدام محکوم شدند.
رسیدگی به این پرونده از بیستم اردیبهشت سال ۹۶ در پی مرگ کارمند جوان شعبه مؤسسه مالی واعتباری آرمان در شهر کرج شروع شده بود. کارآگاهان جنایی وقتی در صحنه جنایت حضور یافتند با جسد مرد ۳۰ ساله کارمند بانک رو به رو شدند که دست و پاها و دهانش را با یک چسب شیشه‌ای بسته بودند. پس ازانتقال جسد به پزشکی قانونی مشخص شد وی در اثر خفگی جان باخته است. دادستان کرج نیز درباره این جنایت گفته بود «ضارب یا ضاربان شبانه پس از ورود به خانه مقتول و بستن دست و پایش او را کشته‌اند و متواری شده‌اند».
کارآگاهان پس از تحقیقات گسترده دریافتند فردی به نام ایرج ۳۷ ساله که از سپرده‌گذاران مؤسسه مالی اعتباری بوده چند ماه قبل با مقتول درگیر شده بود و او تنها مظنون به شمار می‌آید، بنابراین ایرج تحت بازجویی قرار گرفت و در همان مراحل نخستین تحقیق به جرمش اعتراف کرد و همدستش را هم معرفی کرد. اما ادعا کرد همدستش نقشی در این قتل نداشته است. متهم اصلی و همدستش مجید از زندان به شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز که به ریاست قاضی هدایت رنجبر و با حضور قاضی یزدانپور -مستشار دادگاه- تشکیل جلسه داده بود منتقل شدند وپای میز محاکمه ایستادند. در آغاز محاکمه نماینده دادستان متن کیفرخواست را خواند و سپس والدین مقتول خواستار اعدام هر دو متهم شدند. آنگاه متهم ردیف اول برابر دادستان ایستاد و در حالی که اشک می‌ریخت، گفت: “من قبول دارم که باعث قتل شده‌ام اما به هیچ عنوان قصد کشتن او را نداشتم”.
ایرج گفت: “من تولیدکننده کفش هستم که یک کارگاه کوچک داشتم. به خاطر مشکلاتی که برای کارگاه پیش آمده بود باید سرمایه‌ام را از مؤسسه مالی اعتباری می‌گرفتم. من حدود ۴۰۰ میلیون تومان پول در صندوق مؤسسه آرمان داشتم، اما وقتی برای پس گرفتن پولم مراجعه کردم متوجه شدم این مؤسسه ورشکست شده است. باورکنید حال خوبی نداشتم و شوکه شده بودم. سرانجام رئیس مؤسسه را در سرپرستی کرج پیدا کردم و با هم حرف زدیم. بعد قرار شد فردای همان روز تکلیف مرا روشن کند.
صبح فردا مراجعه کردم اما خبری از او نشد. چند روز گذشته بود و ایام سال نو نزدیک می‌شد. من که دیگر قید پولم را زده بودم با خانواده‌ام به یزد رفتیم. چند هفته بعد که یک روز همسرم را به بیمارستان برده بودم به‌طور اتفاقی رئیس مؤسسه را دیدم که سوار خودرو بود. همان موقع دنبالش رفتم و آدرس خانه‌اش را پیدا کردم. بعد از آن سراغ یکی از دوستانم که کفش فروشی داشت رفتم. به او گفتم تو سر و زبان بهتری‌داری بیا تا با هم برویم سراغ کسی که پولم را نمی‌دهد. حدود ساعت ۹ و نیم شب بود که رفتیم به خیابان چهارصد دستگاه و زنگ در خانه‌اش را زدیم. خودش در را باز کرد و با تعارف خواست وارد خانه شوم. من برای حرف زدن داخل شدم و دوستم میثم بیرون ایستاد. من به او گفتم مثل دفعه قبل فرار نکنی که او عصبانی شد و صدایش را بالا برد و شروع به فحاشی کرد. بعد با هم دست به یقه شدیم که دوستم وارد خانه شد. دست مرحوم را بستم و نوار چسب به دهانش چسباندم.
چند دقیقه بعد چسب دهانش را باز کردم و با هم حرف زدیم. حتی برایش یک لیوان آب بردم که بعد او تهدیدم کرد و گفت آثار انگشتانم همه جا هست. من که ترسیده بودم و نمی‌دانستم چکار کنم دوباره به میثم زنگ زدم و گفتم برایم دستکش بیاورد. من همه آثار انگشت را پاک کردم. بعد دوباره با چسب دهانش را بستم و بیرون زدم. در حالی که نمی‌دانستم او خفه شده است.
قاضی رنجبر از متهم پرسید: “آیا پولت را به مقتول سپرده بودی یا به بانک که سراغ او رفتی؟” متهم پاسخ داد: “من آنقدر نگران بودم که نمی‌دانستم چکار می‌کنم. این پول را با بدبختی و رنج بسیار به دست آورده بودم و تمام زندگی‌ام همین پول بود… نمی‌توانستم تحمل کنم و ببینم حاصل تمام کارکردم به باد رفته است و کسی هم جواب درستی به من نمی‌دهد و….
سپس متهم دیگر پای میز محاکمه ایستاد، اما از وقوع قتل اظهار بی‌اطلاعی کرد وگفت: “هیچ نقشه‌ای برای قتل نداشتیم و من فقط برای کمک به دوستم و گرفتن پولش به آنجا رفته بودم. من الان ۳۶سال سن و یک فرزند دارم که شغلم کفش فروشی است و هیچ سابقه کیفری هم ندارم”.

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen